گردش آخر هفته
امروز با داداشی و بابایی رفتیم پارک ارم ماهی گیری کلی ذوق کردی که میخواهی ماهی بگیری کباب کنی هوا با وجودی که آفتابی بودش سرد بودش ولی شما شیطونها سرما نمیفهمیدید که همش حواستون به این بود که ماهی بگیرید ما که آخرش ماهی کباب نخوردیم ولی بابایی از قبل فکرش رو کرده بود و بساط جوجه را به راه کردش خلاصه کلی بازی کردی و واسه خودت توی خاک ها خوب گشتی با شاخه درخت کاج برای خودت شکل درست کردی میگفتی مامان این یه ساز و بازهواسه خودت با دوست خیالیت جولیا حرف میزدی میگفتی مامان من میوه و لبنیات میخورم چون جولیا گفته که مفیده بابایی و داداشی هم از اول تا آخر در گیر ماهی گیری بودند خلاصه با خوردن کباب که بابایی زحمتش رو کشیده بود بعد از ظهر خسته و کوفته برگشتیم خونه ولی خیلی بهمون خوش گذشت.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی