ورژن جدید سوگل
عزیزم توی این مدت تغییراتی در شما اتفاق افتاده اول از همه کوتاه شدن موهات
ولی بابایی بدجوری ناراحت شدش آخه اون یه دختر گیسو کمند میخوادش
دیگه برات بگم که از روز عید غدیر که مهسا دختر دایی محسن رو دیدی شدی یه نی نی تمام عیارپریشب نصفه های شب اومدی روی تخت ما خوابیدی هنوز یک ساعتی نگذشته بود که پاشدم دیدم تمام تخت خیس خیس شده بلهههه جیش کرده بودی!!!دیشب هم یه دفعه از اتاق اومدی بیرون گفتی جیش کردم!!!!!!!
با ناباوری اومدم دنبالت دیدم یه گوشه امن و دنج پیدا کردی و جیش کردی حالا کجا روی تردمیل جناب پدر
خیلی خیلی شیرین زبون شدی خیلی هم بابایی تشریف داری تا بابا رو میبینی میپری بغلش میکنی میبوسیش و میگی بابا دوستت دارم بابایی هم عاشقته دیشب بابایی که که برگشت خونه طبق معمول دویدی و رفتی استقبالش بابایی به شوخی بهت گفت سلام میمونم تو با یه حالت اعتراض آمیزی گفتی نخییم من میمون نیستم من گاومکلی از این حرفت خندیدیم
هر روز بعد از ظهر باید بریم دنبال سینا مدرسه تا میرسیم به پارکینگ میگی این ماشین بابامه نباید سوارش بشی میگم عزیزم این ماشین مامانه اون ماشین سفیده ماشین باباست میگی نخییم هم پجو هم پلاید برای باباست تو باید بری یه ماشین دیگه بخری !!!!میگم آره جون عمت میگی نخییم من عمه ندارم تو داری تو یه شوهرم داری که رفته سر کاریه سینام داری
کلی شیطون شدی دیگه یه خونه تمیز و مرتب برام شده یه آرزو مریم جون مامان کوروش تو وبلاگش نوشته بود برای این که کوروش تو تمیز کردن اتاقش همکاری کنه از یه فرشته کمک گرفته به این صورت که اسباب بازیهاش رو جمع نکنه فرشته میاد و اونا رو با خودش میبرهمن خواستم از این روش استفاده کنم ولی نتیجه عکس گرفتم حالا چه جور ؟؟ این جوری که حالا هر کار اشتباهی که میکنی میندازی گردن فرشتهه چند روز متوجه شدم پرده اتاقتون پاره شده ازت میپرسم که کار کیه؟؟ میگی فرشته اومده پرده رو پاره کرده
اینم عکس از موهای کوتاه شدت اینجا در حال بازی با خونه سازیت داری کارتون میبینی عاشق کارتونی یه سی دی رو روزی چند بار میبینی
اینم تو و دختر دایی سارات روز عید غدیر