بابا تمرکز داشته باش
سلام مدتیه میخواستم بیام و از دخترکم بنویسم ولی حس نوشتن نداشتم
کلا خیلی شیرین زبون شده و سعی میکنه که تو صحبتهاش از کلمات جدید استفاده کنه مثلا خیلی از کلمه فلان استفاده میکنه
سوگل :مامان یادته(اکثر جمله هاش رو با کلمه یادته شروع میکنه) رفتیم خونه مامان جون نسرین بودش مامان جون بودش عمو و فلان بودش
من :هاج و واج که آخه یعنی چی؟؟!!سوگل فلان یعنی چی؟سوگل یعنی محترم!!!!!!!!!!!!!!!!
دیشب باباش داشت در مورد یه موضوعی با من صحبت میکردش یه دفعه رو کرد به باباش و گفتش بابا سعی کن تمرکز داشته باشی!!!!!!!!!!!!!!!!!
در مورد مهد کودک هم همچنان توی خوندن شعرهات مقاومت میکنه و مثل قبل تمایلی برای شعر خوندن نداره یه وقتایی که داره با اسباب بازیاش بازی میکنه یکی دو بیتی میاد
الان یک هفته ای میشه درگیر سرفه هاشه دکتر بردمش گفت که ویروسیه و آنتی بیوتیک نمیخوادش از اشتها کاملا افتاده لاغر شده و بهانه گیر
همچنان با عکس انداختن مشکل داره و از دوربین فراری این که میگم فراری واقعا میگم تا دوربین رو دستم میبینه پا به فرار میگذاره
دوربین دایی علی رو ازش قرض گرفتم چون از دوربین ما کوچیکتره و حملش برای من راحتره
ببرمش پارک چند تا عکس ازش بگیرم تا دوربین رو دید رفت زیر نیمکت خوابید
راستی نی نی دایی علی هم به دنیا اومد ایلیا کوچولو خیلی مردهههههه
آخر جذبه است اخمی میکنه بیا و ببین ماشا اله خیلی خواستنیه
دیگه از کارهای این دختره بگم استاد ریخت و پاشه یعنی در عرض پنج دقیقه تضمینی خونه رو زیر ورو میکنه واقعا میگم ها یعنی باید دنبال هر چیزی نیم ساعت بگردی تا پیداش کنی